
یادداشت: بازیگران نقش مکمل ستارگان آرسنال بودند
سایت گل –
مسابقات فوتبال – بهویژه بازیهای بزرگ – اغلب به صورت نبرد ستارگان دیده میشوند. به این ترتیب میتوان روایت جذابتر و شخصیتری از رقابت داشت. در بسیاری از موارد چنین چیزی صحت دارد ولی در برخی جاها چنین چیزی صحت ندارد.
بازی ورزشگاه امارات تنها نبرد بین آرسنال و لیورپول نبود. بلکه مبارزهای بود بین مسعود اوزیل و لوییس سوارس. دوئلی بین خرید بزرگ آرسنال که نقش قهرمان را گرفته، و مردی که دلایل زیادی برای دنبال کردنش داریم.
اما در نهایت تفاوت بین پیروزی و ناکامی، نتیجه عملکرد جمعی بازیکنان است. هم اوزیل و هم سوارس تاثیر بسیاری روی تیمهایشان گذاشتند، و کیفیت بازیشان نسبتا برابر بود. اما در نهایت بازیکن آلمانی پیروز شد. آن هم به دلیل برتری بازیگران نقش مکمل.
اوزیل کمی حس و حال دنیس برکمپ را دارد. هدف او کنترل مسابقات نیست، بلکه این است که گاه و بیگاه در جریان بازیها اثر بگذارد و با کلاس بالایش، که گاهی خیرهکننده میشود اوضاع را برگرداند. هوش او به آرسنال کمک کرد که نبرد میانه میدان را ببرد و سیستم لیورپول را از کار بیندازد. اما اثر او سرنوشتساز نبود.
او در عوض یکی از چرخدندههای ماشین خط میانی آرسن ونگر بود؛ ماشینی که دارد روز به روز صیقلیافتهتر و بااستیلتر میشود. دفاع سهنفره لیورپول و حضور استیون جرارد و جوردن هندرسون در خط میانی هرگز نتوانست روی پاسها و حرکات روان آرسنال اثر بگذارد.
میکل آرتتا بدون حرکت اضافهای حملات را ترتیب میداد و تیمش را به جلو میراند. توماس روسیچکی سرشار از انرژی بود. سانتی کاسورلا با دویدنهای دیرهنگامش و رفتنش به محوطه جریمه بارها خطرساز شد و گلی زیبا هم زد. آرون رمزی هم زمانش که فرارسید نشان داد چرا بار دیگر از ستارگان لیگ برتر خواهد بود.
در خط حمله الیویه ژیرو نمایشی فوقالعاده در نگه داشتن توپ داشت. هرچند در نیمه دوم در تمامکنندگی اصلا خوب نبود، اما پشت به دروازه بهترین نمایش خود را داشت و بارها توپ را به هافبکها سپرد تا آنها موقعیت داشته باشند. برخی از پاسهای او اوزیلوار بود. در دفاع، هرچند که سوارس همیشه خطرساز بود، اما لوران کوشیلنی و پر مرتساکر مرگبارترین خط حمله لیگ برتر را به آسانی هرچهتمام مهار کردند.
تیمهای قهرمان باید ستارگان برجستهای داشته باشند. اوزیل بیتردید کیفیت ستارهها را به آرسنال آورده است. اما اگر کیفیت بالای بازیکنان کنارش نبود او نمیتوانست کاری انجام دهد. ونگر در فصل اول خود تا این حد عالی است و ونگر میتواند مطمئن باشد که تیمش میتواند برتر از هر تیم دیگری در انگلیس باشد. در واقع هر هفته که میگذرد بیشتر به نظر میرسد که چالش اصلی آرسنال این است که این فرم را تا پایان فصل نگاه دارد.
آرسنال همین حالا هم فراتر از انتظارات بوده است. هرچند وقتی نقشه اول جواب میدهد نیازی به نقشه دوم نیست، اما نیمکت آرسنال در روز شنبه پر بود از بازیکنان بیتجربه، و بازیکنان باتجربه ولی متوسط. ونگر البته به جک ویلشر، تئو ولکات، متیو فلامینی و لوکاس پودولسکی اشاره خواهد کرد که همه مصدوم هستند و فعلا نمیتوانند بازی کنند. اما مهم این است که با برگشت آنها، بازیکنان مهمتر مصدوم نشوند.
اما لیورپول؛ آنها قابل احترام بازی کردند اما کاملا مقهور حریف بودند. برندان راجرز همیشه میگفت صحبت از قهرمانی لیورپول واقعبینانه نیست و این نمایش نشان داد حق با اوست!
تیم راجرز آرسنال را به دردسر انداخت؛ بهویژه با آمدن فیلیپه کوتینیو به جای علی سیسوخو که منجر به تغییر سیستم تیم هم شد. سوارس هم که ثابت کرده میتواند حتی زمانی که قلب و ذهنش معطوف جای دیگری است عالی باشد.
زوج او و دانیل استاریج از خطرناکترین زوجهای هجومی انگلیس است. اما شنبه این را دریافتیم که این دو نفر همیشه نمیتوانند لیورپول را نجات دهند. لیورپول میتواند کاملا امیدوار باشد که به جمع چهار تیم برتر راه یابد، اما آنها باید در بازیهایشان استمرار بیشتری داشته باشند.
اوضاع به این ترتیب است؛ آرسنال صدرنشین است و اوزیل هم این ایده را به سخره گرفته که خارجیها نیاز به زمان دارند تا به فوتبال انگلیس عادت کنند. ونگر البته بیشتر از همه از این لذت خواهد بود که لازم نیست تنها به اوزیل افتخار کند.